عروسک انابل




بی جان های روح زده
همه چیز در خانه به هم ریخته است. نگاه غضب آلود اطرافیان به دخترک دوخته شده و او با چهره ای غم زده به همه می گوید که به هم ریختگی خانه کار او نیست و عروسکش این کار را کرده است. همین حرف، اطرافیان را بیشتر عصبانی می کند. ناگهان صدایی از اتاق کناری به گوش می رسد. وقتی همه سراسیمه خود را به آن جا می رسانند در کمال ناباوری وسایل اتاق را که چند ساعت پیش مرتب کرده بودند دوباره به هم ریخته می بینند و کمی آن طرفتر عروسکی را می بینند که روی زمین افتاده است. عروسکی که آن ها فکر می کنند روح زده است، اما هیچ کس نمی تواند دخالت او را در این کار ثابت کند. اشیای مختلفی وجود دارند که ادعاهای باورنکردنی زیادی درباره طلسم شدن آن ها وجود دارد، اما با جود این، هیچ کس نتوانسته است این ادعاها را ثابت کند.

بقیه در ادامه مطلب ...
 

 
عروسک آنابل
سال ۱۹۷۰، «ماریا کارلوس» به یک مغازه عروسک فروشی رفت، او یک عروسک «راجدی آنس که یک شخصیت معروف کارتونی بود را برای دخترش لوسی که در کالج درس می خواند خرید. لوسی که از این عروسک بسیار خوشش می آمد، آن را با خودش به آپارتمانش برد اما طولی نکشید که او و هم اتاقی اش ادعاهای عجیب و غریب و باورنکردنی ای را بیان کردند. آن ها گفتند که بعد از ورود عروسک با اتفاقاتی وحشتناک روبه رو شده اند. به گفته آن ها، عروسک به خودی خود حرکت می کرد و گاهی اوقات در اتاق دیگری آن را پیدا می کردند در حالی که هیچ کس عروسک را از جایش تکان نداده بود. لویس و دوستش همچنین مدعی بودند که بارها کاغذ پاره هایی را در گوشه و کنار خانه پیدا کرده اند که روی آن ها با دست خط کودکانه، خط خطی شده بود و حتی یک بار آن ها عروسک را دیده اند که روی پاهای پارچه ای اش ایستاده است.
دخترها که از این همه اتفاق عجیب و غریب بسیار ترسیده بودند، یک احضار کننده روح را خبر کردند. احضار کننده روح به دو دختر جوان گفت که عروسک متعلق به دختر بچه ای بوده که در یک آپارتمان مرده است، به گفته احضار کننده روح، نام دختر آنابلا بود و او دلش می خواست با لوسی و هم اتاقی اش بماند و به این ترتیب آن ها با توجه به گفته های احضار کننده روح، به ناچار پیشنهاد آنابلا را قبول کردند و او را نزد خودشان گه داشتند، اما به گفته آن ها از آن به بعد، اتفاقات عجیب و غریب در آپارتمان بیشتر شد. این دو دختر بعدها ادعا کردند که عروسک در یک شب هنگام برگزاری یک میهمانی به یکی از مهمان های آن ها حمله کرده و به سر و صورت او چنگ انداخته است. بعد از وقوع این اتفاق، لوسی تصمیم گرفت با دو کارآگاه ارواج مشهور آن زمان یعنی «اد و لورن وارنس تماس بگیرد. این دو کارآگاه بعد از مدتی تحقیق ادعا کردند که عروسک توسط روح یک کودک تسخیر نشده، بلکه یک روح خبیث آن را تسخیر کرده و برای این که به دخترها نزدیک شود نامش را به دروغ آنابلا گفته و خودش را یک کودک معرفی کرده است. دخترها که از ادعاهای کارآگاهان وحشت کرده بودند، عروسک را به وارن دادند و او هم آن را در یک جعبه شیشه ای گذاشت و آن را به موزه فرهنگ «کانکتیکت» سپرد، وقتی عروسک در موزه به نمایش درآمد، پایین آن علام «اخطار: در جعبه را باز نکنید» گذاشتند تا هرگز عروسک روح زده به دست شخص دیگری نیفتد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد