افسانه جاده مورو

جاده مورو در میشگان به دلایل مختلفی جاده ای ترسناک و هولناک برای استفاده کنندگان از ان است .
داستان به اواخر سده 1800 بر میگردد که پسر بچه ای که به همراه مادرش از این جاده عبور میکرد ناپدید شد

بقیه در ادامه مطلب ...
 هنگام عبور از این جاده بجه ناگهان درهوای  مه آلوده  جاده گم شده و مادر او نیز پس از مدتی ناپدید میشود
بسیاری اعتقاد داررند که مادر بچه از وحشت گم شدن فرزندش مرده است . محلی ها ادعا میکنند که تا امروز تصویر مادر را سرگردان در جاده مورو می بینند این جاده تا چندی پیش نیز به صورت یک جاده متروکه مانده بود تا اینکه مدتی قبل نیمی از ان بازسازی شد افسانه های زیادی در مورد اتفاقات این جاده نقل شده است برخی معتقدند که این داستان تنها یک بچه دزدی بوده و مادر نیز از وحشت و ترس ان  در جا مرده است اما توریست ها وعابران زیادی که از این جاده عبور کرده اند ادعا کرده اند که صدای جیغ زنی را که دنبال بچه اش میگردد شنیده اند جالب اینکه در بیشتر این گزارش ها گفته شده که روح این زن را درحالی که با لباس ابی بر تن داشته دیده اند برخی نیز ادعا مرده اند که اجسام کروی شناوری را در جنگل دیده اند و این پدیده را نیز به انرژی ارواح نسبت میدهند نکته عجیبی که در این داستان وجود دارد این است که چگونه از این همه سال هنوز این داستان نقل میشود و چگونه است که مشاهدات همه عابران از ان یکسان است ؟ داستان جاده مورو به حدی معروف است که حتی بسیاری از توریست ها برای کنجکاوی و دیدن روح این زن حتی شنیدن صدای او اغلب به این جاده میروند.