لباس عروس تسخیر شده




خانواده طبقه متوسط دل بست الیس باکر پدر آنا، اجازه ازدواج به آنها نداد و دستور داد تا پسر جوان را از محل زندگیاش در پنسیلوانیا بیرون کنند و دخترش را هم برای تنبیه به کارگاه نخریسی فرستاد، آنا آنقدر از دست پدرش عصبانی و ناراحت شد که تا آخر عمر با هیچ مرد دیگری ازدواج نکرد و سال 1914 در تنهایی از دنیا رفت. پیش از اینکه پدر آنا، با ازدواج آنها مخالفت کند. دختر جوان به خیال اینکه به زودی ازدواج خواهد کرد.


بقیه در ادامه مطلب ...


 

یک پیراهن عروس زیبا برای خود خریده بود. وقتی ازدواج آنها سرنگرفت، زن دیگری از اقوام باکر به نام «الیزابت دیزارت» این لباس را در شب عروسیاش پوشید. پس از مرگ خانواده باکر، این لباس عروس به انجمن تاریخی سپرده شد و خانه باکرها نیز تبدیل به موزه شد، لباس عروس را در یک جعبه شیشهای گذاشتند و آن را در اتاق آنا قراردادند اما پس از مرگ آنا، بازدیدکنندگان موزه مدعی شدند که لباس به خودی خود حرکت میکند و این حرکت در شبهایی که ماه کامل است بیشتر میشود به ادعای آنها لباس عروس از یک طرف اتاق به طرف دیگر میرفت و ناگهان جلوی آینه میایستاد انگار که یک عروس در حال تماشای خودش است اما هیچکدام از کارآگاهان ارواح که روی این لباس تحقیق کرده بودند به هیچ نتیجه قطعیای درباره اینکه چرا این لباسی بعضی وقتها به حرکت درمیآمد نرسیدند اما بسیاری معتقد بودند این روح آنا باکر است که در لباس عروس ظاهر میشود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد